«#خاورمیانه» واژه کهنى نیست واگر صدسال پیش روزنامه نویسى در نوشته هاى خود این واژه را به کار مى برد، خواننده نمى دانست منظور نویسنده چیست و در مورد چه منطقه اى صحبت مى کند.
به روایت اسناد وتحقیقات انجام شده اصطلاح «خاورمیانه» را براى نخستین بار یک مورخ آمریکایى به نام «آلفرد ماهان» به کار برده است و منظور وى از خاورمیانه منطقه اطراف خلیج همیشه فارس بوده است. وجه تسمیه خاورمیانه این است که چون از قاره اروپا به آسیا نگاه کنیم این منطقه نه خاور نزدیک است ونه خاور دور ؛ لذا «آلفرد ماهان» این منطقه را «میدل ایست« Middle - East » نامید ونویسندگان عرب آن واژه را الشرق الاوسط نامیدند و درفارسى «خاورمیانه » مصطلح شد.
گهواره نخستین تمدن هاى بشرى، مشرق زمین و کشورهاى خاورمیانه بوده است که به قول یکى از مورخان غرب «نوع انسان را از مرحله توحش به عالى ترین مرحله تمدن در عهد باستان رسانید ».
با عنایت به پذیرش جهانى نظریات جدید در زمینه منشأ و خاستگاه تمدن بشرى، ما نیز مى باید «گزارش هاى خاورمیانه» را با اشاره اى کوتاه به تمدن هاى باستانى این منطقه آغاز کنیم. گویا نخستین تمدن هاى خاورمیانه - به استثناى مصر - در منطقه محدود «بین النهرین» (عراق کنونى) پدید آمده اند
این گونه برخورد با تمدن هاى خاورمیانه، هنوز هم نظریه حاکم بر تاریخنگارى رسمى و مرسوم است. ببینیم معنى و مفهوم چنین نظریه اى - از نگاه ما ایرانیان - چیست؟
دیرین شناسان و انسان شناسان اولین نشانههای حضور انسان برکرة زمین را در عصر دیرینه سنگی ابتدایی میدانند. این علوم اولین نشانههای موجوداتی شبیه انسان را گاه تا یک میلیون سال پیش از میلاد مسیح عقب میبرند، اما میان دانشمندان بر سر اینکه در صد هزار سال پیش از میلاد هموساپینس ساپیینس که از نظر زیست شناسی جد انسانهای امروز به شمار میآید برکرة خاک میزیسته است، توافق نسبی وجود دارد. این موجود تا پایان عصر دیرینه سنگی (پالِئولیتیک) مانند حیوانات از طریق جمعآوری غذاهای طبیعی مثل انواع میوه، ریشه، دانه و ماهیگیری و شکار زندگی می کرد. این نوع معیشت مطابق محاسبات مورگان مردم شناس معروف بیش از 98 درصد عمر زمین را در بر میگیرد. در این دوران طولانی البته واحد اجتماعی خانواده بود. هر اجتماعی از چند خانوار تشکیل میشد، اما این اجتماعها مجبور بودند برای دستیابی به منابع جدید غذا پیوسته تغییر مکان بدهند. بنابراین نمیتوانستند در یک جا ساکن شوند. سکونت در یک نقطه به معنای مرگ آنها بود. اجتماعات شکارگر مجبور بودند بدنبال صید حرکت کنند، همانطور که هنوز هم لاپوئنها به دنبال گلههای گوزن کوچ میکنند. در این نوع زندگی اقلیم کاملاً غالب بود و جمعیت انسانها الزاماً محدود میماند وطبیعی بود که خانوادها وسایل زندگی ناچیزی داشته باشند و از یک پناهگاه به پناهگاه دیگر حمل کنند. با وجود این ، در عصر یخ بندان انسان آنقدر مجهز شده بود که خود و حیوانات اهلی شدة خود را از مهلکه نجات داده و در غار پناه گیرد. اما تا پایان عصر دیرینه سنگی هنوز مسکن ثابت در زندگی انسان وجود نداشت.
اولین نشانه های حضور انسان
اولین سکونتگاههای دایمی که هنوز بر کشاورزی متکی نبودند، در حدود 10000 بیش از میلاد در هند، حوالی دریای بالتیک و احیاناً در کنار رودخانهها و یا دریاچه در بعضی نقاط دیگر جهان به وجود آمدند. با اهلی کردن حیواناتی مثل گاو و الاغ و اسب ، گردآوری منظم داده ها ، کشت صدف و صید ماهی و سایر حیوانات و تکثیر گیاهان را از قلمه و به وجود آمدن اولین باغهای نخل، زیتون، انجیر و مو، در نقاط محدودی که شرایط مناسب وجود داشت، مزحلة جدیدی از زندگی انسانی که با سکونت در یک جا مشخص میشد به وجود آمد. با وجود این ، نقطة تحول اساسی در تاریخ بشر کشف کشاورزی بود.
انقلاب کشاورزی ـ عصر نوسنگی (نئولیتیک) با گذر از شیوة زندگی مبتنی بر گردآوری خوراک به شیوة زندگی بر اساس کشت دانهها مشخص میشود. این تحول در حدود 8000 بیش از میلاد در خاورمیانه به وقوع پیوست و نظر به اهمیتی که در زندگی بشر داشت به انقلاب کشاورزی معروف شد. انسان از طریق کشت و پرورش منظم انواع خاصی از نباتات که دانههای مغذی نسبتاً خشک و قابل نگهداری داشتند، بویژه گیاهان وحشی که همان اجداد گندم و جو بودند، برای اولین با به تولید مواد غذایی و نه گردآوری آن پرداخت و تولید زیاد طعام پایة معیشت انسان قرار گرفت. مهارت نگهداری و دخیره محصول نیز کم کم پدیدار شد در نتیجه انسان از حرکت دایمی به دنبال غذا آزاد شد و توانست در نقاط مناسب (جزیرهها، کنار رودخانهها و دریاها) اجتماعات ساکن به وجود آورد. امکان گسترش واحد اجتماعی در حد یک قبیله فراهم آمد و با دوام سکونت در یک محل کم کم اولین دهکدهها پدیدار شدند که البته چیزی بیش از آلونکهای بدوی نبودند کشف کشاورزی زندگی انسان را دگرگون ساخت. حال قبیله میتوانست تمام زمستان را در کلبههای خود بماند و از محصول برداشت شدة سال قبل تغذیه کند و به امید برداشت محصول جدید در فصل گرم باشد. جمعیت ساکن در پرورش حیوانات اهلی نیز ماهرتر شد و شکارگری کمکم اهمیت فرعی پیدا کرد.
تولید قابل کنترل خوراک فقط محصول تلاش هموساپینس نبود. یک عامل خارجی نیز به پیدایش شرایط مناسب کمک کرد و آن هم تغییرات آب و هوایی ناشی از پایان آخرین دورة یخ بندان در همان دوره بود. در اثر گرم شدن زمین ورقههای عظیم یخ در شمال ذوب شدند و اروپای شمالی و جنوبی به جنگلهای معتدل تبدیل شدند و رودهای پرآب به وجود آمدند. در جنوب مدیترانه(شمال آفریقا) و آسیای غربی نیز صحراهای دارای واحه و مرغزارهای بسیار به وجود آمدند. در این مرغزارها ، وقتی هنوز اروپا پوشیده از یخ بود، علفهایی روییدند که با پرورش به جو و گندم امروزی تبدیل شدند.
سکونت دایمی: یکی از اولین روستاهایی که باستانشناسان کشف کرده اند روستای جارمویا پارمو در کردستان عراق امروز است. این روستا بین 7000 تا 6000 بیش از میلاد 150 نفر جمعیت داشته است. اهالی روستا به کار کشاورزی دایمی اشتغال داشتهاند و سگ و بز و احتمالاً گوسفند را اهلی کرده بودند. جالب این است بدانید که تراکم جمعیت در این منطقه در آن سالهای دور، مطابق محاسبة باستان شناسان 27 نفر در هر مایل مربع بوده که تقریباً مساوی تراکم جمعیت کنونی آن منطقه است. علت این وضعیت البته فرسایش خاک و جنگل زدایی توسط بشر و تغییرات اقلیمی است که از این لحاظ پیشرفتهای تکنولوژیکی را خنثی کرده است.
اینگونه اجتماعات حدود 5500 پیش از میلاد تثبیت شدند و ظرف 1500 سال بعد، این سکونتگاهها از دامنههای تپهها به درههای رودخانههای دجله و فرات آمدند. در دره های بستر رودخانه نیل در شمال آفریقا ، درههای اطراف رود سند و همینطور اطراف هوانگ هو در چین نیز آبادیها گسترش یافتند. در دنیای جدید نیز دیرتر یکجا نشینی توسعه یافت. اختراع کشاورزی و پیدایش آبادیها در چین و برجدید از سایر مناطق کاملاً مستقل بوده است.
نتیجة فوری انقلاب کشاورزی دو چیز بود: اول: افزایش جمعیت به میزان قابل توجه و دوم پیشرفتهای تکنولوژیک بویژه در زمینة تولید غذا و نتیجة این دو توسعة اقتصادی اجتماعات ساکن و پیدایش سکونتگاههای بزرگ بود. نگهداری از جمعیت زیاد فقط در سکونتگاههای دایمی امکان پذیر است.محاسبات نشان میدهد جماعتهای شکاگر و گردآورندة خوراک میتوانند 3 تا 7 نفر را در هر مایل مربع نگهدارند. امادر دهکدههای مبتنی بر کشاورزی ابتدایی در هر مایل مربع 25 نفر میتوانند زندگی کنند.افزون بر این، زندگی متحرک تلفات بیشتری داشت و یکجانشینی شرایط بهتری برای تداوم حیات آدمی فراهم می کرد.میان افزایش جمعیت و پیشرفت تکنولوژی و تولید بیشتر غذا نیز رابطة دوسویه وجود داشت. کشاورزی در اطراف رودخانه نیازمند نوعی نظام آبیاری بود. روستاییان گرد هم میآمدند و نظامی از نهرها برای آبیاری به وجود میآورند. استفاده از حمل و نقل رودخانهای و ساختن قایقهای کارآمد استفاده از حیوانات بارکش ، کشف روشهای بهتر کشت محصول و نگهداری بهتر دانههای غذا را فراوان ساخت. در نیمة هزارة چهارم بیش از میلاد اقتصاد درة نیل در مصر از اقتصادی مرکب از کشاورزی و گرد آوری خوراک به اقتصادی عمدتاً متکی بر کشاورزی تکامل یافت. علاوه بر جو و گندم کشت نخل نیز اضافه شد. در بین النهرین نیز چوب ، حصیر، طناب ، نخ و کف پوش نیز تولید میشد.دیری نگذشت که زارع مصری توانست بیش از 3 برابر غذای مورد نیاز خود محصول برداشت کند. پس یکجانشینی و افزایش و تراکم جمعیت در سکونتگاهها پیشرفت تکنولوژی و مازاد تولید غذا را به وجود آورد و مازادتولید غذا پیشرفت صنعت دستی غیر کشاورزی را فراهم آورد. وسایل حمل و نقل گسترش یافت و تجارت میان اجتماعات ساکن رونق گرفت و زمینه برای یک تحول مهم دیگر در زندگی بشر یعنی انقلاب شهری یا پیدایش نخستین شهرها فراهم شد.
عمیق ترین غار خاورمیانه در شهرستان هرسین برای اهلی کردن حیوانات
شهرستان هرسین در فاصله 45 کیلومتری جنوب شرقی شهر کرمانشاه واقع شده و عمیق ترین غار خاورمیانه به عمق 572 متر در این شهرستان قرار دارد.
در سال 1949 توسط پروفسور کارلئون باستانشناس آمریکایی غار معروف به شکارچیان مورد کاوش قرار گرفت که در این غار آثار دورههای تاریخی مختلف به دست آمد. از مهمترین آثار باستانی پیش از تاریخ که در این شهرستان قرار دارد میتوان به تپه گنجدره یا (چیا خزینه) اشاره کرد. در کنار جاده اصلی هرسین به کرمانشاه و در فاصله 7 کیلومتری از شهر هرسین تپه گنجدره قرار گرفته است. ارتفاع گنجدره نسبت به سطح دریا بین 1300 تا 1400 متر است. ارتفاع تپه 5 متر و قطر آن 40 متر است و یک محدوده 1300 متر مربعی را شامل میشود.
کاوشهای گنجدره در سال 1965 آغاز شد و تا سال 1969 ادامه داشت. این کار تحت نظارت پروفسور اسمیت باستانشناس کانادایی صورت گرفت.
در گنجدره مردانی زندگی میکردند که یکجانشین و شهرنشین بودهاند و با اهلی کردن حیوانات، کاشتن غلات و جمعآوری آن زندگیشان میگذشته است. در ضمن انجام کاوشها و حفاریها در بعضی از لایهها آثار ساختمانی و معماری تقریبا سالم کشف شد که امتیاز گنجدره را نسبت به مکانهای تاریخی دیگر که متعلق به مرحله پارینه سنگی بودهاند، مشخص میکند. در گنجدره اشیایی به دست آمده و متعلق به زمانهایی است که هنوز چرخ کوزهگری اختراع نشده بود. اهالی ساکن در گنجدره در هزاره نهم ق.م کشت غلات و برداشت آن را تجربه کرده بودند.
آزمایشهای صورت گرفته روی زغالهای به دست آمده از این محل نشان میدهد نخستین انسانها در 8500 ق.م در این محل استقرار یافتهاند. ظروف سفالین درشت با جداره ضخیم که با آتش به صورت نامنظم پخته شدهاند، پیدایش خشتهایی با فرورفتگی در قسمت میانی آن که در دیگر نقاط نمونه آن دیده نشده است، پیکانهای سنگی، اشیای استخوانی، کوزهها، کاسهها، مهرهها و زینتآلات از جمله آثار و اشیا به دست آمده در تپه گنجدره هستند.
ذکر منبع حرفه ای گری شما را نشان میدهد