تصور کنید که یک جامعه بایک تهدید خطرناک مواجه شده است . واکنش بسیاری از افراد جامعه ممکن است ، میل به رفتاری بشر دوستانه (صادقانه یا در غیر این صورت) وهمکاری را به نمایش بگذارد . به عبارت دیگر ، آنها تمایلشان را برای یک عمل جمعی (Olson 1965) به منظور مقابله با تهدید نشان می دهند . فرض کنید که این جامعه خیالی فاقد نهادی مبتنی بر باور به موعظه خدایان  باشد . ما گمان می کنیم که تنها یک تهدید خطرناک معمولا تغییری در غالب باورها بوجود نمی آورد ، پس ، نیاز به آمادگی برای تهدید بعدی و نیاز به وادار کردن اعضای جامعه برای همکاری با یکدیگر برای هدف وجود خواهد داشت . در مورد جوامع متخاصم همسایه ، به معنی همکاری برای حالات دفاعی و دوره های خشکسالی ، نگهداری شبکه های آبیاری و محدودیت استفاده از آب می باشد . همکاری بین تعداد زیادی از مردم همواره به معنی تنظیم روابط قوانین اخلاقی بین آنها و مقرر کردن آنچه که درست و ناردست است می باشد و با وجود تهدیدات دوباره ، اصول اخلاقی باید با اختیارات تحمیل شود . چگونه به نسبت موعظه خدایان بهتر است؟ نتایج ما ، و کسانی مانند سناری ، ایده جوامع مواجه شده با تهدیدات پدیدار شده  که وجودشان به احتمال توسط باور به این چنین خدایانی مشخص شده حمایت می شود .

"انتشار یافته برای اولین با در این وبگاه"
"ذکر منبع حرفه یی گری شما را نشان میدهد"