دولت صفوی که پس از نه قرن فروپاشی هویت ملی و به ویژه حاکمیت عناصر بیگانه و از بین رفتن حکومت قوی، متمرکز و پایدار توانست مجدداً هویت ایرانی را زنده کند و کشوری مستقل پدید آورد، در همه زمینه ها و به ویژه مذهبی و فرهنگی و سیاسی و اجتماعی، پایه گذار آثار و پیامدهای بلند مدتی شد که تا به امروز هم کمابیش باقی مانده است(ولایتی،1384: 321).

جریان علوم در دوره صفویاهمیتی اساسی دارد . مهمترین ویژگی آن هم زمان بودن عصر صفویان با تحولات تمدنی و علمی در اروپا بود.  در عصر صفوی مدارس در کنار مساجد یا در ضمن آنها فعالیت می کردند و رابطه تنگاتنگی میان انها وجود داشت. این مدارس بسته به موسس آنها وضعیت متفاوتی داشتند. این مدارس گاهی با توجه به گفته های سیاحات اروپایی بسیار با عظمت بوده چنانکه کمپفر یادآور می شود که : ازنظر شکوه و جلال و طرز ساختمان،مدارس ایرای سخت بر مدارس عالیه ما برتری دارند (کمپفر،: 140).

ستاره شناسی. در علوم ستاره شناسی در دوران صفوی ساخت اسطرلاب بسیار مهم بوده چنانکه یکی از ماهر ترین سازندگان این وسیله ستاره شناسی در زمان شاه عباس محمدامینعبدالغنی بوده است (فرشاد،: 647) . برای فراگیری علوم غربی در دوران صفوی افرادی به کشورهای اروپایی فرستاده شدند اما مطالبی از مشاهدات انها در دست نیست (صفت گل،1388: 136)

پزشکی . توصیفات اروپاییان از رشد علمی و فرهنگی و تمدنی صفویه عموماً براساس مطالعات و مشاهدات آن ها در اصفهان عصر صفوی بوده است لذا بی مناسبت نبوده که این شهر، «دارالعلم شرق» نامیده شده است(مهدوی،1386: 39).عموم کسانی که با نگاهی کلی به پزشکی عصر صفویه پرداخته اند، تأکید می کنند که پزشکی این دوره نیز مانند دوره های دیگر، اهمیت داشته و مهم ترین دلیلی که بر این ادعا می آورند، وجود مقام حکیم باشی با مسئولیت و جایگاه مهم در میان کارگزاران صفوی است(سیوری،1372: 219).پس درست تر آن است که دوران طولانی حکومت صفویه را به نوعی ادامه دوران رکود علمی دانست که از مدتها قبل شروع شده بود. از لحاظ پیشرفت علم طب هم می توان گفت عملاً نه تنها قدم مثبتی در جهت اعتلای سطح معلومات پزشکی برداشته نشد، بلکه به نحوی خرافات و اوهام پرستی شدت بیشتری یافت. اطباء تالی گذشتگان بودند و چیزی بر علم گذشتگان نیفزودند (8) هم چنین تأثیرات طب هندی دگرباره بازگشت و ایرانیانی که به دربار مغولان هند مهاجرت کردند، سهمی درخور در طب دوره‌ی صفوی داشتند(تاریخ کمبریج،1388: 304) . نخستین کتاب پزشکی که در عصر صفوی نوشته شد، دستورالعلاج نوشته سلطان علی جنیدی خراسانی هروی است. باب اول این کتاب درباره دلایل بیماری و نبض است. باب های دوم و سوم درباره علایم بیماری و بیماری های عمومی و عفونی است. عمادالدوله محمد بن مسعود کاشی و پسرش محمدباقر، هر دو از دیگر پزشکان معروف عصر شاه تهماسب اول هستند(میراحمدی،1348: 228). در دربار شاه سلیمان و شاه سلطان حسین صفوی از محمدباقر دیگری اطلاع داریم که به نام محمدباقر علیخان شهرت داشت. وی کتابی به نام دستورالعمل فی الحرمیات و اثر دیگری به نام مرآه الجمال دارد که اولی درباره انواع تب و بیماری های عفونی مانند آبله است ودومین به بیماری های زنان مربوط می شود. کتاب پزشکی زادالمسافرین اثر محمدمهدی بن علی نقی که در زمان صفویه نوشته شده، درباره حفظ سلامت مسافران در طول سفر است(همان : 228-229).

فلسفه . گرایش اصلی و غالب در مدارس علمی شیعه در این دروه، مکتب عقل­گرا بود و در بیشتر مدارس ایران به ویژه در شیراز و اصفهان علوم حکمی به ویژه فلسفه مورد تعلیم و تعلّم بود و بسیار مورد توجه قرار داشت. در ابتدای تأسیس حکومت صفوی اغلب علمای ایرانی مانند غیاث الدین منصور دشتکی(د. 948ق)، مدرّس منصوریۀ شیراز، مصلح­الدین­لاری(د. 979ق) و میرزا جان شیرازی(د. 994ق) توجه بسیاری به علوم عقلی داشتند و در حقیقت بیشتر حکیم بودند تا فقیه. با نگاهی اجمالی به شرح احوال علما و مدرّسان بزرگ دورۀ صفوی و آثارشان در کتاب عالم آرای عباسی می­توان چیرگی گرایش عقل­گرا را در در سنّت آموزشی عالمان ایرانی نیمۀ اول عصر صفوی، از نظر آثار تألیفی و همچنین متونی که تدریس می­شد به روشنی دریاف(رجبی،1387: 201). حاکمیت عقل گرایی در مراکز علمی ایران در نیمۀ اول عصر صفویه سبب توجه بسیاری از مدارس به فلسفه بود که اوج شکوفایی آن  مکتب فلسفی اصفهان در دورۀ شاه عباس اول با فیلسوفانی همچون میرداماد و ملاصدرا است. شفا و اشارات ابن سینا مهم­ترین و رایج­ترین متن درسی در سراسر عصر صفویه به شمار می­آمد.

علما . از جمله علمای مهم دوره صفوی از جمله :میرداماد ،که با ظهور خود حوزه فکری اصفهان،فلسفه را متحول کرد"میرمحمدباقر شمس الدین محمد حسین استرآبادی"(قاسمی،1385: 81). میرفندرسکی ؛ حکیم و ریاضیدان مشهور دوره صفوی و رساله یی با عنوان صناعیه نوشته است.ملاصدرا؛حکمت الهی را وارد مرحله جدیدی کرد.ملامحسن فیض؛حکیم ،عارف مشهور و شاگرد ملاصدرا بوده است (قدیانی ،1384: 157).

دانشگاه کمبریج(1388)، تاریخ ایران دوره ی صفویان، ترجمه ی یعقوب آژند ، انتشارات جامی، چاپ جهارم، تهران

رجبی، محمدحسین(1387) ، زمینه ها و علل ظهور اخباری گری در عصر صفویه»پایان نامۀ دکتری، رشتۀ تاریخ و تمدن ملل اسلامی، دانشکدۀ الهیات­ دانشگاه .

سیوری،راجر(1372)، ایران عصر صفوی، ترجمه کامبیز عزیزی، چاپ اول، نشر مرکز،تهران

صفت گل،منصور(1388)،فرازو فرود صفویان،کانون اندیشه جوان،تهران

فرشاد،مهدی(1366)،تاریخ علم در ایران،جلد دوم،انتشارات امیرکبیر،تهران

قاسمی،زهرا(1385)، تحولات فکری و عقلانی دوره صفوی فلسفه و علوم عقلی ، مجله حافظ، مرداد ماه،شماره 33،ص ص 80-84

کمپفر،انگلبرت(1363)،سفرنامه کمپفر به ایران، ترجمه کیکاووس جهانداری،خوارزمی،تهران

مهدوی،سید مصلح الدین(1386)، اصفهان دارالعلم شرق(مدارس دینی اصفهان)، تصحیح محمدرضا نیلفروشان، اصفهان، انتشارات سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری، چاپ اول،تهران

میراحمدی، مریم(1348)، تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران در عصر صفوی، انتشارات امیرکبیر ،تهران

ولایتی،علی اکبر(1384)، پویایی فرهنگ و تمدن اسلام و ایران، جلد 3، انتشارات وزارت امور خارجه، چاپ چهارم، تهران

انتشار یافته برای اولین بار در این وبگاه
"ذکر منبع حرفه یی گری شما را نشان میدهد"