رنسانس، ویژگی ها و قلمرو زمانی آن:

در آغاز قرن 14 م عصر میانی یا قرون وسطی که از زمان سقوط روم حدود هزار سال طول کشیده بود، رو به پایان بود و رنسانس، یکی از بزرگترین جنبش های فرهنگی تاریخ ، به تدریج جایگزینش می شد(کوریک،9،1380). رنسانسنامی است که به جریان افکاری که سبب تغییراتی شگرف در اروپا، از قرن چهارم تا شانزدهم گردید، اطلاق می شود. به گفته یکی از مورخین مشهور قرن نوزدهم، رنسانس عصر کشف جهان و انسان بود: عصر کلومبوس، لئوناردو داوینچی، کوپرنیک و شکسپیر.(مظلومی،56،1379).واژه رنسانس از زبان فرانسه به دوران جدید وام داده شده است و به معنی تولد دوباره یا نوزایی است. زیرا کسانی که دوران رنسانس را پدید آورند بر این باور و گمان بودند که عصر آن ها با قرون وسطی هیچ ارتباط وثیقی ندارد، بلکه به یونان و روم باستان مربوط می شود؛ چرا که به زعم آنها، بشر تنها در دنیای باستان کارها و موفقیت های بزرگ را تجربه کرد و در واقع رنسانس بر سر آن بود که با نوزایی فرهنگ یونان و روم ، امکان موفقیت و پیشرفت های سترگ را دگر باره فراهم آورد(دارایی،22،1385).رنسانس یک انقلاب فرهنگی بود که در سال 1400 م در فلورانس آغاز شد و از ایتالیا به سایر اروپا گسترش یافت. انگیزه آن پردازش به فلسفه وجود انسان بود که برای احیا و برجسته نمودن هنر یونان و روم باستان تلاش می کرد.دیدگاه هنرمندان رنسانس قطعا برگرفته از جو فلسفی آن دوران و سبک کارشان برگرفته از تمایلات هنری جامعه بوده است، از طرفی آنها می خواستند که موقعیت تخصصیشان در جامعه با شاعران و معماران آن دوران برابری کند. (مشکوه رضوی،6،1384). به طور کلی،  نام رنسانس یا زنده کردن اروپا، بر یک مدتی از تاریخ اطلاق می شود که از فتح قسطنطنیه در سال 1453 آغاز می گردد و به مرگ الیزابت ملکه معروف انگلیسی در سال 1603 خاتمه پیدا میکند.در تاریخ دنیا جز صدوپنجاه سال اخیر، هیچ گاه مدتی مساوی با صدوپنجاه سال رنسانس یعنی از فتح قسطنطنیه تا مرگ الیزابت  حوادث شگرف روی نداده است. زیرا دوره مذکور ، دوره وقوع حوادث عظیم و ظهور رجال و نوابغ بزرگ، پیشرفت صنایع ظریفه و ادبیات و اصلاحات مذهبی و اجتماعی و رواج علوم جدید  و مخاطرات متهورانه و اکتشافات زیاد و دوره انتقاد آزاد توام با جرات و شجاعت و عصر مسرت و خوشگذرانی و روزگار ارتجاع و انحطاط و زمان تخریب و تعمیر و دوره قدرت و نفوذ پادشاهان و شاهزادگان و تیره بختی توده و اکثریت به شمار می آید.(دارک،1373، 11و12). برای مثال  مهمترین جنبش دینی عصر رنسانس اصلاح دینی است که پس از آن ، مسیحیت اروپایی و آمریکایی شکلی جدید یافت. شاید مهمترین دلیل ظهور جنبش اصلاح دینی این بود که برای بسیاری از اروپاییان عصر رنسانس ، ساختار کلیسا دیگر نمی توانست خواسته های دینی آنان را برآورد(مالرب،1381، 92-91).جرقه رنسانس زمانی زده شد که شهرهای ایتالیایی مثل ناپل، جنوا و ونیز به مراکز تجارت بین اروپا و خاورمیانه تبدیل شدند. اعراب مسلمان که نوشته های یونانیان باستان را در کتابخانه هایشان نگه می داشتند، موقعی که شهرهای ایتالیایی به تجارت با آنها پرداختند این عقاید را همراه با کالاها مبادله کردند. این ایده ها که از گذشته باستان حفظ شده بود به عنوان پایه رنسانس به خدمت گرفته شد.به این ترتیب می توان گفت که رنسانس در واقع مطالعه کار متفکران عهد باستان است که در نتیجه آن نقاشی، مجسمه سازی و معماری و ... تحت تأثیر قرار گرفت. به عنوان مثال نقاشی ها واقع گراتر شدند و دیگر کمتر در موضوعات مذهبی تمرکز پیدا کردند.(منبع اینترنتی).در رابطه با هنر و هنرمندان دوران رنسانس باید گفت که هنرمندان دوران رنسانس، سعی می کردند که آثار خویش را هرچه بیشتر با نیاز ها و خواسته های مردم تطبیق و مناسبت دهند. لذا آنان شروع به تعبیر مجددی از جهان اطراف نمودند تا پاسخگوی تمایلات عصر کنونی باشد.(مظلومی،57،1379).

 

قرن پانزدهم یکی از دوره های مهم کنکاش و جستجوس تاریخی محسوب می شود. درباره زمان دقیق این تولد بهارمنش، بحث های فراوانی بین مورخان عصر رنسانسی در گرفته است. شاید بتوان تاریخ هایی را که برای پایان قرون وسطی ذکر شده اند، زمان مناسبی برای آغاز رنسانس دانست. عده ای سال 1453 م را که سال فتح قسطنطنیه توسط ترکان عثمانی است، نقطه پایان قرون وسطی دانسته اند( ازجمله ویل دورانت)(دارایی،22،1385). عده ای دیگر نیز سال 1492 م ، یعنی سال کشف و ورود اروپاییان به قاره آمریکا را نقطه پایان قرون وسطی و آغاز طلیعه ظهور رنسانس می دانند.اما باید گفت که رنسانس نیز مانند اعصار سرنوشت ساز دیگر نمی توانست به طور ناگهانی آغاز شده باشد. به یک معنی، بسته شدن نطفه رنسانس و حتی از جهتی شروع آن را به عنوان حرکت های فکری غیر همراه با نظام فکری حاکم، می توان از اواسط قرن سیزدهم میلادی، با وجود سلطه بلامنازع کلیسای کاتولیک بر فرهنگ و سیاست قرون وسطی و هنگام حاکمیت فلسفه و کلام مدرسی بر دانشگاه ها و سایر مراکز فرهنگی و دینی اروپای غربی ، مشاهده کرد.افرادی در اروپای شمالی و ایتالیا بر این باورند که نیمه دوم قرن پانزدهم و سراسر قرن شانزدهم را می توان عصررنسانس نامید(ایلخانی، 560،1382).

کالین: زمان شروع رنسانس را حدود سال 1350 م، اوج آن را در قرن پانزدهم؛ یعنی حدود سال 1450 و پایان آن را  پایان های قرن شانزدهم ، یا سرآغاز قرن هفتدهم می داند.

باکنر تراویک: در کتاب تاریخ ایران جهان، رنسانس را از سال 1321 تا 1600 در ایتالیا و از سال 1469 تا 1681 در اسپانیا می داند(تراویک،1376، 330-329).

 

تعاریفی از رنسانس:

ژان فرنل : جهان چرخید، یکی از بزرگترین قاره های زمین کشف شد. صنعت چاپ بذر گسترش دانش برای همگان را کاشت. باروت در روش جنگ، انقلابی پدید آورد. دست نوشته های باستانی احیا شد... این ها همگی گواه پیروزی عصر رنسانس هستند(دارایی،22،1385).

ا رنان:در رُنسانس بشر دوستی نشأت گرفته از آموزش کلاسیک در هر جنبه ای از حیات فرهنگی رخنه کرد آن را گسترش داد و مرزهای آن را بس فراتر از محدوده نمادگرایی مذهبی بُرد سپس شروع به مادی ساختن نگرشهای آدمیان نمود و آنان راتشویق کرد که زیبایی را در طبیعت بجویند نه فقط در دنیای محدود به تصاویر مقدس(ارنان،374،1366)

والتر پاتر :جنبشی است که در آن ذهن انسان به شیوه های گوناگون قلمرو تازه ای از احساس شور و اندیشه را به تصرف خود در می آورد(دیویس،1378، 98-97)

 تونی دیویس :رُنسانس منظومه پیچیده و ترس آوری از تحولات سیاسی فرهنگی و فکری قرن پانزدهم اروپا بود که بعضی از مورخان قرن بیستم موجودیت آن را نفی کردند و آن را افسانه پنداشتند حال آن که عده ای دیگر هنوز هم آن را زادگاه دنیای مدرن به شمار می آورند(دیویس،1378، 9-8).

رابرت ارگانگ: دوره رنسانس یکی از خلاق ترین دوران های تاریخ است... رنسانس به تلاش عقلانی جهت تازه ای بخشید... تا آن را به سوی تمدن امروزی هدایت کند.(کوریک،11،1380).

 

سببها و زمینه های پیدایش رنُسانس:

1.سببهای اقتصادی( گسترش بازرگانی سبب به وجود آمدن طبقه اجتماعی به نام سوداگران شد) 2 .سببهای سیاسی3.کشفهای جغرافیایی 4.آشنایی با مسلمانان  5.کشفهای علمی 6.کشف انسان 7.اومانیسم 8.روح پرسش گری 9.واکنشهای دینی 10.اختراع و گسترش چاپاختراع دستگاه چاپ توسط گوتنبرگ (1400 ـ 1468) (شیبانی، 1381، 36-26).

 

 ریشه های رنسانس:

به نظر کسانی که در دوران رنسانس زندگی می کردند، عصر آنها با قرون وسطی که به اشتباه دوران بی توجهی خوانده می شد، ارتباطی نداشت، بلکه با دوران یونان و روم باستان مرتبط بود. آنها معتقد بودند که تنها در دنیای باستان چنین موفقیت هاو کارها ی بزرگی انجام شده است. در واقع رنسانس خودش را به صورت زندگی دوباره یا نوزایی فرهنگ یونان و روم باستان میدید. نام رنسانس که در زبان فرانسه به معنی نوزایی است از همین جا نشئت میگیرد، اما در واقع ، بسیاری از ریشه های رنسانس از قرون وسطی منشا گرفته بود. در قرون وسطی ترجمه عربی آثار کلاسیک در اسپانیا، دانش آموزان و دانشجویان را حتی در شمال اروپا به روم و یونان علاقه مند کرد. حتی بسیاری از اختراعات در اصل در قرون وسطی صورت گرفتند. قطب نمای مغناطیسی که کاشفان رنسانس را به سوی آسیا و آمریکا هدایت کرد، در قرن دوازدهم اختراع شده بود.(کوریک،9،1380).

منابع:

ا رنان ،کالین؛ تاریخ علم کمبریج ،ترجمه حسن افشار،نشر مرکز، چاپ اول، 1366.

ایلخانی،محمد؛ تاریخ فلسفه در قرون وسطی و رنسانس، انتشارات سمت، چاپ اول، 1382

تراویک،باکنر؛تاریخ ادبیات جهان ،ترجمه عربعلی رضایی، ج1،  نشر و پژوهش فرزان ،تهران، 1376

دارایی، علی اصغر؛ رنسانس فرهنگ اصطلاحات فلسفی-اجتماعی، رشد آموزش معارف اسلامی، شماره 62، 1385، 27-22

دارک،سدنی؛ تاریخ رنسانس، ترجمه شادروان احمد فرامرزی، انتشارات دستان،چاپ اول، 1373

دیویس، تونی؛ اومانیسم ،ترجمه عباس مخبر،نشر مرکز، چاپ اوّل، تهران، 1378.

شیبانی،داوود؛باورهای انسان سده های میانه و انسان دوره ی رنسانس، حوزه، شماره 110-109، فروردین، اردیبهشت ، خرداد و تیر 1381،1-36

کوریک،جیمزآ؛ رنسانس، ترجمه آزیتا یاسائی، انتشارات ققنوس، چاپ اول، 1380           

مشکوه رضوی،گیتا؛ شناخت زیبایی در هنر رنسانس، فصلنامه بهداشت، شماره هفتم، سال سوم، تابستان 1384، 8-6

مظلومی،هدیه؛ موسیقی و رقص دوران رنسانس، مجله مقام موسیقی، شماره 8، پاییز 1379، 67-56

http://www.mrdowling.com/704renaissance.html

http://www.kidspast.com/world-history/0288-the-renaissance.php

انتشار یافته برای اولین بار در این وبگاه
"ذکر منبع حرفه یی گری شما را نشان میدهد"