"ایرانیان همواره بعد از از دوره های فشار قد علم کرده و ذات ملی خود را نجات داده و قسمت معتنابهی از روح خود را در فاتحین دمیده اند و بر خرابی ها آبادی ها ساخته اند "

       لیندنر ( تاریخ عالم )                                                                   

در اوایل اسلام نارضایتی مردم نسبت به خلفا افزایش می یافت . چون فرماندهان عرب از شورش اهالی ایران بیم داشتند به همین جهت کوشش می کردند که نتنها در شهر های برگ بلکه  جدیت داشتند که در مراکز مهم کشور پادگان ها و  را ایجاد و عده ای از اعراب را ساکن کنند . سیاست ستمکارانه بنی امیه طبقات زیر را از آنها بیزار کرده بود :

1 – مسلمین متقی که اعمال خلفا را با نفرت تلقی می کردند . 2 – شیعیان 3 -  خوارج ( خوارج نخسا خاصه عربی بود که بتدریج ایرانیان به این نهضت پیوستند و خاصه روستاییان و پیشه وران ایرانی که نخست در مبارزه با خلفا اموی و بعد عباسی که منفعت داشتند به خوارج پیوستند و شاید این اولین عناد ایرانیان علیه خلافت باشد . 4- موالی و مسلمین غیر عرب (بیات ، 1356 ، 5-9). قوم ایرانی از همان ابتدا نسبت به بدکاری های امویان کینه داشتند ، چنانکه بیست هزار تن از آنان که به نام حمراء دیلم در کوفه می زیستند در سال 64 هجری دعوت مختار را اجابت کردند و در قیام او بر علیه اومویان و خونخواهی امام حسین علیه السلام همراه او شدند (حقیقت ، 1343 ، 149). در قیام سیاه جامگان به رهبری اومسلم جامعه اسلامی به خصوص جامعه ایرانی درستخوش بحران بود عوامل مقاوم و نگهدارند رژیم بنی امیه رو به ضعف می رفت عباسیان با کمک گیری از این سردار نابغه ایرانی موفق به برکناری امویان شدند ( الهامی ، 1363 ، 28) . قیام راوندیان یکی از جنیش های عجیب ایرانی است ؛ این گروه در ظاهر به عنوان اینکه المنصور خلیفه عباسی و قاتل مسلم ، خداوند ایشان است و باید اورا حضوراً سجده و پرستش کنند به سوی بغداد حرکت کردند در 141 هجری قمری ، برخی اینان را از ناحیه راوند کاشان می دانند ، و در زمانی که به خلیفه نزدیک شدند به او حمله بردند اما موفق به انجام کاری نشدند (حقیقت ، 1344 ، 107 – 108 ) .  رهبر نهضت به نام به آفرید(هجری ۱۳۲) از اهالی زوزن خراسان بود به گمان برخی از تحلیل گران به آفرید زرتشتی بود که قصد ایجاد رابطه ای بین اسلام و زرتشتی را داشت ؛ قیام او بر ضد حکومت عرب در ایران بود و حکومت عباسیان نیز ادامه حکومت اعراب حساب می شد (نبئی ،1376 ، 41 – 42 ) . نخستین قیامی که پس از مرگ ابومسلم به نام خوانخواهی او رخداد دردامنه ای گسترده از نیشابور تا قومس و ری و طبرستان ، جنبش فیروز اسپهبد مشهور به سنباد بود (فهیمی ، 1375 ، 68) ، سنباد به خونخواهی ابومسلم به نیشابور رفت و بر ماوراالنهر چیره شد و یاران او به نود هزار تن رسید ، در جنگ با منصور شمار کشتگان 60 هزار نفر رسید (الهامی ، 1364 ، 51) . قیام استاذسیس با وجود گستردگی ناشناخته است ، استاذسیس احتمالاً حاکم هرات بوده زمان قیام علیه عباسیان را 140 تا 159 هجری میدانند که از سیستان آغاز و خراسان را می گیرد علت قیام او مخالفت با جانشینی مهدی بود که مخالفان دیگر هم گرد او جمع شدند و حرکت بزرگی شکل گرفت و در نهایت با جنگی در برابر خازم فرمانده مهدی این جنبش تارو مار شد (صفری ، 1388 ، 106 – 104) . یکی دیگر ز قیام های خوانخواهی ابومسلم ، قیام اسحاق ترک است که گفت ابومسلم در زندان محبوس است و مردم را با خود همراه کرد و از سرنوشت قیام او خبری وجود ندارد (صفری فروشانی ، 1382 ، 90) . جنبش مقنع یا سپید جامگان از جنبش های ضد عرب ایرانی بود که در روزگار عباسیان و خلافت مهدی بر اثر سرخوردگی از رفتار عباسیان در روستاهای ماوراء النهر رخ داد ، در باره عقاید المقنع ، عقایدی چون ادعای حلول و تناسخ ، ادعای الوهیت و ادعای نبوت را به او نسبت داده اند ( تابان ، 1368 ، 533).

منابع در اینحا نادیده گرفته شده اند .

انتشار یافته برای اولین بار در این وبگاه
"ذکر منبع حرفه یی گری شما را نشان میدهد"